داستان مدرس

سیر تا پیاز آشنایی مدرس با تندخوانی

دی ماه ۹۶ بود. آن زمان من در مدرسه دوران پیش دانشگاهی خود را طی می‌کردم؛ و مثل بسیاری از هم سن و سال‌های خود، درگیر آمادگی برای کنکور سراسری بودم. اگر کنکوری هستید حتما می‌دانید که در این دوران با موج زیادی از تبلیغات کلاس‌، کتاب و پکیج‌های کنکوری همراه می‌شوید! من نیز از این ماجرا مستثنی نبودم و در سایت‌ها و آگهی‌های تلویزیونی با این تبلیغات روبرو می‌شدم.

اما قصه از آنجا شروع شد که من یک روز در بین تمام تبلیغات کنکوری، نگاهم به تبلیغی دوخته شد که روی آن نوشته شده بود: «با تندخوانی سرعت مطالعه خود را ۳ برابر کنید، و کتاب‌های خود را در تایم کوتاه‌تری به پایان برسانید؛ آن هم با درک مطلب ۱۰۰ درصد!»

همانجا با خودم گفتم: «اینا هم می‌خوان با این تبلیغات، جیب ما رو بزنن… و گرنه چطور میشه که من سرعت مطالعم رو ببرم بالا و همزمان محتوای کتاب را هم متوجه بشم؟!» و در نهایت مثل سایر تبلیغات آن صفحه را بستم و اعتنایی به آن کردم.

اینجا بود که اولین برخورد من با تندخوانی شکل گرفت. اما آن زمان دیدگاه منفی نسبت به این عبارت داشتم و هر وقت اسم تندخوانی را میدیم یا به گوشم می‌خورد، واژه‌های همچون دزدی، کلاهبرداری، خالی‌کردن جیب ملت، مافیای آموزش و… به ذهنم می‌آمد. آن روزها گذشت و زمان کنکور فرارسید. دو ماه بعد هم نتایج اعلام شد و در دانشگاه علوم پزشکی در رشته پرستاری قبول شدم.

یک روز بعد از اتمام کلاس، در راهروی کتابخانه دانشگاه، پوستری را دیدم که توجه مرا به خود جلب کرد. “همایش آموزشی روش‌های نوین تندخوانی و مهارت‌های افزایش حافظه” که قرار بود همان روز ساعت ۱۲ ظهر در یکی از سالن های کنفرانس دانشگاه برگزار شود. من نیز تصمیم گرفتم در آن جلسه شرکت کنم با وجود آنکه هنوز هم دیدگاهم نسبت به تندخوانی همان دیدگاه قبلی بود.

در ابتدای جلسه یک برگه کاغذ به ما تحویل داده شد که داخل آن یک تمرین تقویت حافظه، تمرین افزایش حوزه دید و یک فرم ثبت اطلاعات درج شده بود. خب جلسه شروع شد و مدرس شروع کرد به تعریف کردن از تندخوانی و تاثیر آن در مطالعه کتب درسی؛ کمی هم از مهارت‌هایی گفت که افراد در حین تندخوانی کسب می‌کنند. و در پایان هم بعد از انجام ۲ تمرین برگه، از ما دعوت کرد تا در دوره‌های تندخوانی ایشان شرکت کنیم! خبری هم از جزوه و برنامه تمریناتی نبود!

جلسه تمام شد و این بار دیدگاه من نسبت به تندخوانی نه‌تنها تغییر نکرده بود، بلکه نسبت به دیدگاه قبلی خود مطمئن‌تر شده بودم. مدرس در آن جلسه صرفا آمده بود تا تبلیغ دوره تندخوانی خود را انجام دهد. او بدون هیچ برنامه تمریناتی و صرف تعریف از تندخوانی قصد بازاریابی و جذب مخاطب برای دوره‌های خودش را داشت؛ با فلان هزار تومان مبلغ و هزینه دوره…

از آن ماجرا نیز گذشت؛ تا اینکه اسفند ماه ۹۸ به علت شیوع ویروس کرونا دانشگاه‌های سراسر کشور تعطیل شد و تا چهار ماه بعد از آن هیچ برنامه‌ای برای دانشجویان چیده نشده بود. به همین خاطر تصمیم گرفتم مهارتی را در این دوران فرابگیرم تا بتوانم در آینده از آن کسب درامد کنم. در سایت‌های مختلف و با پرس‌و‌جو از دوستان دنبال دوره‌های آموزشی و کتاب‌هایی بودم که برایم کاربردی باشد.

یک شب رفیقم به من گفت: «من کتابی رو ‌تازگی خریدم که موضوعش راجع‌به تندخوانیه و خیلی محتوای جالبی داره. اصلا ببین دیدگاهت رو نسبت به مطالعه کلا عوض میکنه! اینم آیدی که من ازش کتابو سفارش دادم. تو هم حتما سفارش بده. خیلی بدردت میخوره…»

کتاب را سفارش دادم و به دستم رسید. به قول رفیقم محتوای خیلی خوب داشت؛ به گونه‌ای که دیدگاهم را نسبت به تندخوانی مقداری عوض کرد و توانستم کمی ارتباطی مثبت با آن بگیرم.

در این کتاب متوجه شدم که تندخوانی قدمت چندین ساله دارد و از زمان جنگ جهانی دوم به طور رسمی روی کار آمده است؛ حتی یکی از مهارت‌های اصلی رهبران بزرگ جهان نیز بوده است.

در این کتاب به صورت علمی ثابت شده بود که تندخوانی نه‌تنها باعث کاهش فهم مطالب کتاب نمی‌شود، بلکه درک مطلب را تا چندین برابر افزایش می‌دهد! یعنی درک و فهم از محتوای کتاب در افراد تندخوان بیشتر از افراد کندخوان است! (طبق جدول زیر)

اینجا خبری از تبلیغ و بازاریابی برای هیچ دوره آموزشی نبود؛ اینجا خبری از تعریفات الکی و بیهوده از تندخوانی نبود؛ تمامی مطالب کتاب علمی و با سند و مدرک درستی آن ثابت شده بود. در این کتاب گفته شده بود که مهارت تندخوانی به عنوان یکی از دروس اصلی در دانشگاه‌ها و مدارس کشورهایی از جمله آمریکا، هلند و ژاپن تدریس می‌شود. کتاب حاوی محتوا و تمرینات خوبی بود؛ اما از نظر برنامه تمریناتی، که با پیگیری و انجام آن بتوان تندخوانی را به یکی از مهارت‌های مطالعاتی خود تبدیل کرد کمی ضعیف بود.

رفیقم که با همین مشکل روبرو بود، همان زمان آگهی برگزاری دوره آموزش تندخوانی را دیده بود. دوره قرار بود در دو سطح مقدماتی و پیشرفته بصورت مجازی و از طریق اسکای‌روم برگزار شود. ما نیز تصمیم گرفتیم که با هم هر دو سطح دوره را شرکت کنیم. این‌بار در دوره، هرروز به ما برنامه تمرین داده می‌شد و ما نیز موظف بودیم روزانه یسری تمرینات را انجام دهیم. برنامه دوره رو به اتمام بود و جلسات پایانی مصادف شد با شروع امتحانات پایان ترم دانشگاه.

مدرس دوره می‌گفت: «تاثیر تندخوانی در افزایش سرعت و بهبود مطالعه، بعد از چهار ساعت اول تمرین مشخص میشه!»

من در طول دوره زیاد پیگیر تمرینات روزانه نبودم و فقط تا جلسه دوم تمرینات را انجام داده بودم؛ اما همان شرکت در جلسات تاثیر خود را گذاشته بود؛ به‌گونه‌ای که از تاثیر جلسات دوره شگفت زده شده بودم!

در این حد برایتان بگویم که من در سال‌های گذشته تحصیلم زمانی که امتحانی در پیش داشتیم، برای هر امتحان از ۳ روز قبل برنامه‌ریزی و خود را آماده امتحان می‌کردم و شروع می‌کردم به مطالعه درس مربوطه؛ به‌عنوان مثال اگر شنبه امتحان زیست و یا امتحان فیزیولوژی داشتیم، من از چهارشنبه هفته قبلش مطالعه خود را شروع می‌کردم. اما این‌بار بعد از شرکت در جلسات دوره، در یک اتفاقی عجیب، تایم مطالعاتی من خیلی کمتر شده بود و من برای هر امتحان خود در مجموع یک روز یا نهایت نهایت، آن هم برای دروس سنگین دانشگاه یک و نیم روز وقت خالی می‌کردم! بدون آنکه اُفت کیفیتی در مطالعه من رخ دهد… حتی رفقای هم‌کلاسی من نیز از این حجم از تغییری که در من رخ داده بود وحشت کرده بودند!

با خودم می‌گفتم: «من تمرینات دوره رو پیگیری نکردم نتیجه این شد؛ اگر تمرینات رو مرتب انجام بدم چه نتایجی می‌گیرم!» با این حجم از تاثیر تندخوانی به کل هنگ کرده بودم و ذهنم پر بود از سوالاتی که تا چند روز درگیر پاسخ به آن‌ها بود:

کلی با خود افسوس می‌خوردم که ای کاش همان زمان کنکورم، که اولین تبلیغ تندخوانی را دیدم، سراغ یادگیری این مهارت میرفتم.

تا اینکه با خودم گفتم من این راه را رفته‌ام و نتیجه هم گرفته‌ام؛ چرا این راه را به سایر افراد نشان ندهم تا آنها هم مثل من در آینده افسوس این لحظات را نخورند.

به همین خاطر تصمیم گرفتم در دوره مربیگری تندخوانی شرکت کنم. در طول دوره علاقه‌ام به حوزه تدریس، به‌عنوان یک حرفه مقدس، روز به روز بیشتر می‌شد. دوره به اتمام رسید و من توانستم مدرک مربیگری این مهارت یعنی تندخوانی را کسب کنم.

بعد از دوره مربیگری تصمیم گرفتم دانش خود را حول محور تندخوانی و مطالعه بیشتر کنم؛ تا مبادا در دوره‌های خود حرفی بزنم که هیچ سندیت علمی و تاثیری در روند یادگیری و مطالعه مخاطبین ندارد؛ و صرفاً ظاهر قشنگی دارند.

بنابراین در تمامی دوره‌های تندخوانی شرکت کردم و شروع کردم به مطالعه کتاب‌های مربوط به این حوزه. کل محتوای آموزشی این حوزه را شخم زدم و در نهایت بعد از دو سال با لطف و عنایت خدای متعال برند آموزشی خود را تحت عنوان آکادمی تندخوانی زحمتکش تاسیس کردم.

هدف من از تاسیس این برند آموزشی آن است که بتوانم با آموزش و ترویج مهارت تندخوانی بین فراگیران، نقشی هرچند کوچک در ورود تندخوانی به سیستم آموزش رسمی کشور داشته باشم و تندخوانی، همانند بسیاری از کشورها، تبدیل شود به یکی از دروس اصلی مدارس و دانشگاه‌های ایران…

اکنون شما عضوی از اعضای این آکادمی هستید و می‌خواهیم با کمک همدیگر تندخوانی را به جایگاهی که شایسته آن است برسانیم و کلی اتفاقات عالی و خفن را با همدیگر رقم بزنیم. پس بیایید شروع کنیم…

جهت عضویت در مجمع نخبگان مطالعه فرم زیر را پر کنید ...

این قسمت برای اهداف اعتبارسنجی است و باید بدون تغییر باقی بماند.

راه های ارتباطی آکادمی در شبکه‌های اجتماعی:

به امید روزی که همه ما با شناخت و فراگیری مهارت‌های موردنیاز برای مطالعه اصولی و حرفه‌ای، بتوانیم با ایجاد عادت مطالعه در خود از خواندن  و مطالعه کتاب لذت ببریم و با به‌کارگیری نکات آن، زندگی سرشار از موفقیت و پویایی را برای خود رقم بزنیم

ارادتمند شما محمدرضا زحمتکش